بهعنوان کسی که هم در ایران و هم در آمریکا معماری کرده خواستم با نگاهی به قوانین مربوط به حریق، بهدنبال دلایل فاجعهای مانند پلاسکو بگردم و بهسهم خودم مانع تکرار چنین حادثهای شدهباشم.
مبحث سوم قوانین نظام مهندسی ساختمان در ایران به حریق اختصاصدارد. این قوانین چه در ساختار، و چه در محتوا از قوانین بین المللی ساختمان IBC نمونهبرداریشدهاند که درذات خود ایرادی ندارد. در مقایسهی این قوانین با CBC – California Building Code اولین چیزی که نظر شما را جلبخواهدکرد، اختصار و ایجاز نسخهی فارسی است. در نمونهی آمریکایی، غیر از فصل سوم و ششم که به نوعی مقدمات بحث حریق هستند، سه فصل ۷، ۹ و ۱۰ مستقیما به مسالهی حریق میپردازند؛ چیزی حدود ۲۰۰ صفحه.
علاوه بر قوانین ساختمان و ساختار نظام مهندسی، سازمان مستقل آتشنشانی هم قوانین تکمیلی خود، روال نظارتی، و البته اهرمهای اجرایی خود را دارد. مانند قوانین مربوط به حریق، این سازوکار هم به شکلی خلاصهتر در ایران وجوددارد.
در آمریکا مواد و مصالح ضدحریق با استاندارد سازمان آتشنشانی تولید و عرضهمیشوند و پیمانکاران موظف به استفاده از این مصالح هستند. شاید مصالح مصرفی در ایران کیفیت نمونهی خارجی را نداشتهباشند ولی بههرحال استفاده از عایق ضدحریق در ساختو ساز غیرممکن نیست.
اما چیزی که بهطور فاحشی ایران را متمایزمیکند تداخل لایههای نظارتی و مدیریتی است. بهعنوان مثال در آمریکا بدون تایید سازمان آتشنشانی شما قادربه ساختن یک کلبه هم نخواهیدبود. درحالیکه تقریبا هر مانعی در ایران با یک امضا از طرف مقام بالاتر قابل چشمپوشی است.
درنهایت، تفاوت بین شرایطی که بستر فاجعهمیشود با شرایطی امن و استاندارد – دستکم در نگاه کلی – زیاد نیست. آنچه حادثهی پلاسکو و حوادث شبیه به آن را رقممیزند چیزی است که در تاروپود جامعهی ما تنیدهشده.
به یاد حرف استادی میافتم که راجع به آلمان نازی و هولوکاست میگفت هیچکس در آلمان فکرنمیکرد که درحال انجام جنایتی است. راننده ی قطاری که اسرا را به آشوویتس میبرد، کارگری که ذغال کوره را پرمیکرد، و حتی افسری که اسرا را برای سوختن در کوره به صفمیکرد، هیچکدام احساسنمیکردند که درحال انجام یکی از بزرگترین جنایتهای تاریخ هستند. خردهجنایتهای شهروندی مهمترین بستر بروز فاجعه هستند. کارفرمایی که برای پول بیشتر قوانین را نادیدهمی گیرد، مهندسی که به شرایط تنمیدهد، مسوولی که قانون را زیرپامیگذارد، کارمندی که دربرابر قانونشکنی چشمپوشیمیکند، پیمانکاری که اینجا و آنجا از مصالح و کیفیت کار میزند، مغازهداری که برای امنیت خود و کارگرانش خرجینمیکند، و کارگری که زیر بار زندگی دمبرنمیآورد و از ناامنی محیط کارش شکایتینمیکند، همه و همه ذرهذره تکههای پازل بزرگتری را بههم میچسبانیم که وقتی کاملمیشود برای ما جز ترس، تاسف، و خشم چیزی دربرندارد.
بهای سرافرازی، مسوولیتپذیری است.
ميخواستم اضافه كنم در كارهاي مربوط به كاونتي كه من كارطراحي ميكنم نقشه ها در خارج از محدوده شهر نيازي به تاييديه معماري ندارند اما نيازمند تاييديه فاير كد هستند